وصیتنامه| خدایا مرا پاکیزه بپذیر
پنجشنبه, ۱۳ آذر ۱۳۹۹ ساعت ۲۰:۰۰
نوید شاهد_ سی و سه سال است که از شهادت شهید دانشجو، "سعید آشوری" میگذرد. از این رو سایت نوید شاهد تهران بزرگ، قصد دارد طی پروندهای به مناسبت روز دانشجو به معرفی شهدای دانشجو در قالب زندگینامه، وصیتنامه، آلبوم تصاویر، اسناد و غیره بپردازد. در ادامه وصیتنامه شهید "سعید آشوری" را میخوانید.
به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید "سعید آشوری"
در هفدهم اردیبهشت ماه سال 1346 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش
ابوالفضل و مادرش لطیفه نام داشت. او که از شهدای دانشجو در رشته مهندسی راه و
ساختمان بود. یکم بهمن ماه سال 1366 در منطقه عملیاتی ماووت به شهادت
رسید. پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ به مناسبت روز
دانشجو در ادامه زندگینامه این شهید دانشجو را برای علاقه مندان منتشر
میکند.
فرازهایی از وصیت نامه شهید آشوری
«به نام او که خلق کرد، انسان را از خون بسته، و به او قدرت زیستن داد و او را در مراحل زندگی هدایت کرد. او که قدرت دارد باز انسان را به خاک تبدیل کند. دوستان، برادران و خواهران سلام علیکم! انشاءالله که همواره در سایه الطاف الهی قرار گرفته باشید، و همواره به یاد خدا و آخرت خود باشید، که همانا بهترین تفکرات است. دوستان سخن خاصی ندارم و فقط غرض از نوشتن این وصیت نامه رفع تکلیف بود.
دوستان هم اکنون که شما این وصیتنامه را می خوانید، از تشییع جنازهام برمیگردید، هم اکنون که در عزای من دور هم نشستهاید از شما نمیخواهم که برایم اشک بریزید، از شما نمی خواهم که به سر و سینه خود بزنید، و از روزگار شکوه کنید.
بلکه کمی به فکر روحم باشید، که در شب اول قبر چه می کند؟ جواب نکیر و منکر را چگونه می دهد؟ چه بهانهای برای گناهان سنگین خود دارد؟ خدایا کمکم کن. خدایا خودت میدانی که خیلی ضعیف هستم و طاقت عذاب گناهان خود را ندارم.
خدایا امشب که ما را برای رفتن به عملیات آماده کردند. خودت میدانی که چه کردم؟ خدایا خیلی از این لطفت خوشحال شدم، تو را شکر میکنم، که این فرصت را به من دادی، تا به نزدیکترین درجه قرب تو برسم، و خود را در کنار تو احساس کنم.
خدایا از تو عاجزانه تقاضا دارم، که عذر این بنده گنه کار را بپذیری، و بار دیگر به چهره سیاه و ناپاک این گدای در خانهات نگاه کنی و بار دیگر دری را که بارها زدهام و تو با خشرویی آن را گشودی، ولی من باز روگردانی کردم، دوباره به رویم باز کنی.
یا ارحم الراحمین تو را به مظلومیت زینب قسمت میدهم، از گناهانم بگذری. خودت گفتی که هرگاه توبه کردی و به طرف من آمدی تو را می پذیرم. خودت گفتی که بندهای که توبه کرد مثل بنده گناه نکرده است، خدایا خیلی امیدوارم که قبولم کنی.
خیلی از دریچههایت به رویم باز است، اما افسوس که از ظلمی که به نفسم کردم. دیگر چشمی باقی نمانده و انسان کوری هستم، که حتی دیگر خود را نمیبینم. خدایا باز دست احتیاج را به سوی تو دراز میکنم و از تو میخواهم که هدایتم کنی.»
سعید آشوری
30/ 10/ 1366
انتهای پیام/
نظر شما